ساراسارا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات سارا

نبینم مریض باشی گلم

سارای مامان فقط خدا میدونه مامان وبابا چه قدر دوست دارن.امسال پاییز عزیز مامان تا حالا سه بار پشت سر هم سرما خوردی ومتاسفانه ریه هات یه کم حساس شده.امروز صبح میگفتی مامان گلوم میسوزه.نگرانم نکنه دوباره سرما خورده باشی چون تازه یه هفته ست که داروهات تموم شده وخوب شدی.دیشب شام رفته بودیم خونه عمو علی اینا .تو بهار کلی با هم بازی کردید اخرش هم دل نمیکندید از هم جدا بشید .امروزم بابا جون خونه اید.تا یادم نرفته تو الان سه هفته ست که پنج شنبه ها داری میری کلاس نقاشی وخودت هم از این بابت راضی وخوشحالی . مامان وبابا عاشقتن
13 آذر 1392
1